مصاحبه با امین حیایی
از سریال «آمین» شروع کنیم و از اینکه در این سالها امین حیایی بیش از پیش به تلویزیون روی خوش نشان میدهد؟
ـ من اصولاً طرفدار کار خوب هستم. خیلی فرق ندارد این کار در تلویزیون باشد، سینما باشد یا تئاتر، وقتی که کار قصه و فیلمنامه جذابی داشته باشد کار میکنم. خیلی درگیر این نیستم که در تلویزیون کار کنم یا سینما، سریال «آمین» هم فیلمنامه خوبی داشت ضمن اینکه نقش هم متفاوت بود. حس کردم جای کار دارد و میتوان روی نقش چلنج داشت. سریال «آمین» روزهای آخر خودش را پشت سر میگذارد. ما دو روز دیگر بیشتر کار نخواهیم داشت. امیدوارم حاصل زحمات بچهها نتیجه خوبی در بر داشته باشد.
امین حیایی هنوز میتواند یک استار محسوب شود پس باید شرایط ستاره ماندنش را حفظ کند. حضور متعدد در تلویزیون نمیتواند به این مقوله لطمه وارد کند؟
ـ به نظر من اگر کار خوب انجام بدهی، تلویزیون و سینما هیچ فرقی با هم نمیکند. من معتقدم انجام کار خوب در تلویزیون هم میتواند تأثیر بسیار زیادی در جایگاه تو داشته باشد. من از قدیم در تلویزیون کار کردم و هرگز این مسئله به روند کاری من لطمهای وارد نکرده است. هم تلویزیون و هم سینما در جهت پیشرفت من در کارم بسیار موثر بوده است. نگاه سینما برایم حرفهایتر بوده است، اما تلویزیون هم در این سالها پیشرفتهای خوبی داشته است. بزرگانی به تلویزیون آمدهاند و سطح کیفی آثار سیما بالا رفته من حس میکنم مدیوم سینما و تلویزیون دیگر خیلی مهم نیست. مهم این است که ما بتوانیم کارمان را خوب و به نحو احسن انجام دهیم و از آن به نتایج خوبی برسیم. من امروز به حضور موثر بیشتر فکر میکنم.
افت سینما و حتی گاهی روند ناامید کننده بسیاری از فیلمها در طول چند سال اخیر که به باخت مخصوص گیشه و عملاً تضعیف سینما منجر شده است باعث شد بسیاری از بزرگان سینما نگاهی مهربانانهتر به رسانه ملی داشته باشند این مسئله در نظر امین حیایی موثر بوده؟
ـ باور کن خیلی نگاه اینگونه به ماجرا ندارم. من به پیشنهادهایم نگاه میکنم، آنها را سبک و سنگین میکنم. شما میدانید که چه در سینما و چه در تلویزیون پیشنهادهای متعددی دارم، پس قاعدتاً به پیشنهاد بهتر، نقش بهتر، قصه و فیلمنامه جذابتر جواب مساعد خواهم داد. این چند وقت اخیر در سینما هم پیشنهادهایی داشتهام، ولی برایم جذاب نبوده.
اینکه میگویی فیلمنامههای سینمایی پیشنهاد شده برایت جذاب نبوده یعنی چه؟
ـ قصههای تکراری، شخصیتهای کلیشهای بدون اتفاق بکر و جذاب و کپی کارهای قبلی، من با خودم میگویم اگر امین حیاتی قرار است خودش را تکرار کند، همین بهتر که کار نکند. در این شرایط اگر نقش متفاوت در تلویزیون پیشنهاد شود، ترجیح من تلویزیون خواهد بود.
برای ساخت آثار بینالمللی و قوی ابتدا باید نگاهی بینالمللی داشت. ما سریال زیاد درست کردیم اما استانداردهای بینالمللی را نداشته، شاید در حد جذب مخاطب داخلی باشد اما به لحاظ جذب مخاطب بینالمللی باید بیشتر تلاش کنیم.
و اما سریال «آسمان من»، همکاری ات با محمدرضا آهنج برای ایفای نقش یک هواپیما ربا...
ـ روز اول که من رفتم دفتر دوستان در نگاه اول با کستینگ سریال مواجه شدم. هم اعضای گروه افراد کار بلد و نامداری بودند که البته کارشان را شروع کرده بودند و کلی از تصویربرداری سریال انجام شده بود که با من تماس گرفتند. من بخشهایی از سریال را دیدم و اعضای شاخص بازیگری سریال را هم برانداز کردم و دیدم با حضور خیلی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون حتماً این سریال اثری موفق از آب در خواهد آمد. از شکل و شمایل کار و وسواس تیم تهیه و تولید مشخص بود قرار است یک اتفاق نو رخ بدهد. من در نقش یک «هواپیما ربا» کاراکتری خاص دارم و تا به حال شخصیتی با این تعریف را تجربه نکرده بودم. این کاراکتر جزو گروه مجاهدین است که با اتفاقات خاصی مواجه میشود. وقایع سریال هم گویا برگرفته از واقعیت است. در واقع به قصههای مرتبط با امنیت پرواز میپردازد، حوادثی که رخ دادن آن باعث شده اصلاً امنیت پرواز شکل بگیرد گروهی که با گذراندن دورههای مختلف و آموزشهای لازم تمام تلاش خود را به خرج میدهند تا جلوی هواپیما ربایان را بگیرند.
آقای آهنج فیلمنامه را به من دادند خواندم، قصه و نقش را خیلی دوست داشتم، فیلمنامه دارای لحظات و فضای بسیار خوبی بود. گروه بسیار همراه و کار بلد بودند. من کارم را با بخش اکراین آغاز کردم، ما حدود 2 ماه اکراین بودیم. بخشهایی هم در فرودگاه تهران کار کردیم. من از این همکاری و شرایط حاکم بر این سریال بسیار راضی بودم.
شما در این سریال ایفاگر رل یک ضد قهرمان هستی؟
ـ بله...
چطور میشود که نقش یک ضد قهرمان با خصوصیات خاکستری در مقام هواپیما ربا میتواند دوست داشتنی از آب درآید؟
- درست میگویی، شخصیت من در این سریال خیلی بر لبه تیغ بود. حتی در این مورد با آقای آهنج صحبتهایی هم داشتیم. او معتقد بود هرگز نمیخواهم این شخصیت منفی دیده شود. شما دیدید این شخصیت در هواپیما هم با مردم رفتار بدی ندارد. حتی این آدم نسبت به رفتارهای نادرست همکارانش با مردم واکنش نشان میدهد.
در واقع فقط قرار بوده که ما هواپیمایی را ربوده و به فلان مقصد ببریم، اصلاً قصد کشت و کشتار وجود نداشته است. او در ادامه از رفتارهای همکارانش و برخورد سازمان منزجر میشود. در نهایت او را رها میکنند تا این آدم به مسیری برود که به مرگ خودش منجر شود.
گویا با فیلمنامه کامل سر صحنه این سریال رفتید؟
گاهی تلویزیون به لحاظ متریال، امکانات و تجهیزات و فرمت فیلمسازی به سراغ آثاری میرود که توانایی بینالمللی شدن دارند. در روزگار رقابت سریالهای تلویزیونی با شبکههای فارسی زبان چگونه میتوان گوی رقابت را با ساخت آثار قوی که توان بینالمللی شدن را دارند ربود؟
ـ برای ساخت آثار بینالمللی و قوی ابتدا باید نگاهی بینالمللی داشت. ما سریال زیاد درست کردیم اما استانداردهای بینالمللی را نداشته، شاید در حد جذب مخاطب داخلی باشد اما به لحاظ جذب مخاطب بینالمللی باید بیشتر تلاش کنیم.
یادم است در گفت و گوی قبلی که با هم داشتیم معتقد بودید سریال «کلاه پهلوی» میتواند وجوه بینالمللی پیدا کند.
ـ مجموعه «کلاه پهلوی» یک سریال تاریخی بود و معمولاً آثار تاریخی میتواند وجه بینالمللی هم داشته باشد. آثار تاریخی در کشورهای دیگر هم معمولاً جذابیتهای خودش را دارد. نمونهاش سریال یوسف پیامبر (ص) که کلی طرفدار داشت. یادم میآید من برای کاری در دوبی به سر میبردم، آنجا سریال با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کرده بود و اعراب مجموعه را دیده بودند و میشناختند. آن سریال در حد خاورمیانه مطرح شد اما برای ساخت سریال در حد استانداردهای بینالمللی کار به این سادگی نیست. آثار بینالمللی معمولاً دارای جذابیت یا پیامهایی است که میتواند نظر کل دنیا را جذب کند. در واقع موضوع جذاب و جهانی است و تنها قشری خاص را معطوف خود نمیکند. ما وقتی که به موضوعات مبتلا به مردم کشور خودمان بپردازیم قطع به یقین نمیتوانیم سریال بینالمللی کار کنیم. اگر چه به لحاظ امکانات و تجهیزات باید بتوانیم به استاندارد برسیم. وقتی نتوانیم به لحاظ تکنیک به یک حد نرمال و استاندارد برسیم حتماً در نمایش یک اثر بینالمللی نمیتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
کار با محمدرضا آهنج را به لحاظ کارگردانی و هدایت تیم بازیگری چگونه دیدی؟
ـ کار با آقای آهنج بسیار خوب بود. او کارش را خیلی خوب بلد بود و میدانست چه میخواهد. او بسیار مشخص و کنترل شده کار میکرد. با دکوپاژ آماده سر صحنه حاضر بود سر کار ایشان همه چیز منظم و مرتب بود. مدیریت، اخلاق و رفتار آقای آهنج سر صحنه بسیار خوب بود. ارتباط بسیار خوبی با بازیگران برقرار کرده بودند. به کار بازیگرانشان بسیار اهمیت میدادند. رفتار ایشان سر صحنه طوری بود که بازیگر خودش را ملزم به احترام به کار و نقش میکرد. من از کار با آقای آهنج بسیار لذت بردم، روابط دوستانه سر صحنه باعث شده بود همه با عشق و علاقه سر صحنه کار کنند. روزهای پر خاطره و خوشی را سر صحنه این سریال با هم داشتیم.
به نظرم سریال «آسمان من» هم نتوانست انعکاس خوبی در پخش از شبکه افق داشته باشد؟
ـ بله، این کاش شبکه افق ابتدا سریال را پخش نمیکرد. حداقل باید اجازه میدادند یکبار سریال از شبکه سراسری پخش میشد بعد آن را روی آنتن شبکه افق تکرار میکردند. ماشاءالله این روزها چند بار یک سریال از شبکههای مختلف مثل آی فیلم، نمایش و... پخش میشود. متاسفانه کار حیف شد. حالا خبر دارم که ممکن است سریال از شبکه سه به پخش برسد. به نظرم سریال را هیچ کس ندید و ای کاش با یک پخش خوب زحمات بچهها دیده شود.
تبیان